- گم بوده
- گمشده، از دست داده شده
معنی گم بوده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دون وضیع مقابل شریف: (کسی نیست بدبخت و کم بوده تر ز درویش نادان دل خیره سر)، بدبخت فقیر، جمع کم بودگان
از دست داده، نابود کرده
نقش گل و بوتۀ گل بر روی پارچه و فرش یا چیزی دیگر
بیماری باشد که بسبب غم خوردن بسیار عارض شود
از دست داده، مفقود
حالت گم بوده، حیرانی سرگردانی: و از پس ایشان تاریکیها و شبهتهاء ایشان نتوانند که از گم بودگی خود بیرون آیند چون کسی که پیش و پس اوسدی باشد، هراسان بودن
نقش گل در جامه و غیره، بطور مطلق نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن باشد
Underfunded
subfinanciado
unterfinanziert
niedofinansowany
недофинансированный
недофінансований
infrafinanciado
sous-financé
sottofinanziato
ondergefinancierd
अपर्याप्त वित्तपोषित
kekurangan dana
قليلٌ في المال
자금 부족의
לא ממומן
yetersiz finansmanlı
kukosa fedha
ขาดแคลนงบประมาณ
অপর্যাপ্ত অর্থায়ন
کم فنڈ شدہ
جامعه، انجمن
مفقود، ناپدید شده، کنایه از به بیراهه افتاده، برای مثال راستی موجب رضای خداست/ کس ندیدم که گم شد از ره راست (سعدی - ۷۰)
گم گشته، مفقود، فقید، یاوه، هرزه
گنهکار، گمراه، منافق